اسرا نازیم

دختر قشنگمممم با تاخیر تولدت مبارکککککککککککککککککککککککککککککککککککک ...

...

...

دختر قشنگم با تاخیر تولدت رو تبریک میگم سه روز مونده به تولدت پدر بزرگ من فوت کرد و متاسفانه نتونستم برات تولد بگیرم ولی عموت زحمت کشیده بود و برات یه کیک گرفته بود که الان عکسشو ندارم بزارم ایشالله دفعه بعد برات یه تولد خوب میگیرممممممممممم ...

...

اول از همه یه سلامی بکنیم به دوستانمون که چند وقتی نبودیم ببخشید که دیر میام چون اسرا خانم نمیزاره تو مرداد ماه با خانواده ی منو بابایی رفتیم مشهد و قبل رفتنم رو صورتت یه یادگاری گذاشتی اونم اینکه افتادی تو خونه به در حمام و متاسفانه ۵ تا بخیه خوردی و مشهد بخیه ها رو برداشتن ولی سفر خیلی خوبی بود جاتون خالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی البته قم و مشهد و شمال رفتیم اینجام تو حرم یه دوست پیدا کرده بودی   ...

دارم همه جا رو بررسی میکنم بابایی پایان نامشو دفاع کرد و ما رو برد غذاخوری ...

اولین روز عید خونه دایی جون بعد یه روز رفتیم همدان و اهواز و بندر گناوه خیلی خوش گذشت و اینم از عکسات....... داریم میدیم سیزده بدر که........ ...

سلام دوستان ببخشید چند وقتی نبودم آخه سرم مشغول امتحانات بود و خدا رو شکر دیگه تموم کردم واسه همین با تاخیر زیاد اومدم بعد تموم کردن امتحانات تو تب کردی و ۴ تا از دندونات یکجا در اومدن و چند روزی لب به هیچی نزدی فقط شیر میخوردی خدا رو شکر دیگه راحت شدی الان که اینو مینویسم ۱۵ ماهگیتو داری تموم میکنی و از همه چیز سر در میاری و هدف و مقصودت رو هم کاملا میرسونی فقط اگه میتونستم شیشه شیر رو ازت جدا کنم عالی میشد آخه شبا زیاد شیر میخوری واسه دندونات ضرر داره امیدوارم به زودی ترکش کنی بریم سراغ عکساااااااااااااات ...

بچگی خودمو و دختر خالم     اسرا داره تو خونه تکونی به مامانش کمک میکنه خونه آتا جون که چند روزی مهمونشون بودیم داری نماز میخونی فدات شم اصلا نمیزاری عکس بگیرم فقط تکون میخوری پیاده روی با مامان خونه عمه بابایی و اینم النا جون طرز جدید شیر خوردن کارمون شده این......   و اینم الوین کوچولو پسر داییت   ...