قربونی
وقتی به دنیا اومدی بابایی برات گوسفند نذری کرد که فرصت نشده بود .دیروز رفتیم خونه آتا جون تا نذرت رو ادا کنیم دست بابایی درد نکنه که اینقدر به فکرت هست ...
نویسنده :
پدر و مادر
13:19
بهمن ماه
دخترم چند روز پیش دکتر واست یه آزمایش نوشته بود که بردیم ازت خون گرفتن واسه کم وزن بودنت فردا هم جوابش رو میرم میگیرم انشالله که طوریت نیست ...
نویسنده :
پدر و مادر
13:05
بابا
بهمن 92
چند تا عکس از دختر گلم که این روزا خیلی ش ...
نویسنده :
پدر و مادر
17:06
ب
فرناز
مامان فرناز ازم خواسته بود عکس فرناز جون رو هم بزارم اینم از عکساش ...
نویسنده :
پدر و مادر
16:56
17 بهمن
دیشب رفته بودیم خونه دایی بابا که برات یه ساعت هدیه دادن دستشون درد نکنه و دختر دایی (بابا) کلی ازت عکس گرفت اینم چند تا از عکساش ...
نویسنده :
پدر و مادر
15:12
بهمن 92
دخترم این روزا خیلی جذابتر شدی و رفته رفته کارهای قشنگت رو به مامان و بابایی نشون میدی از خودت صداهایی در میاری و میخندی بعضی وقتا از شدت هیجان جیغ میکشی و وقتی بلندت میکنم میتونی پاهاتو محکم رو زمین نگه داری و کم کم هم میخای بغلتی خدایا شکرت به خاطر این نعمت زیبایی که به ما دادی
نویسنده :
پدر و مادر
15:00